+ نوشته شده در ساعت توسط ܓܨܓعلی کـــــــاکوان ܓܨܓ
|
`*•.✿.•**´`*•.✿.•*´ دارم از تو می نویسم ...
عقربه هاي ساعت رو به مشرق يخ بسته اند. چشمانم سکوت کرده اند. فقط نيمي از بلور مهتاب در آسمان پيداست و نيمي ديگرش را ابرها به اسارت بردهاند. دلم هواي تپيدن با ستارگان را دارد و چشمانم هواي باريدن با ابرها.در چشمان سبز تو خيره ميشوم و مرغان بازيگوش نگاهت را به لبخندي شادمانه پرواز ميدهم و خود عاشقانه بر ساحل چشمانت مي نشينم. تو پلک بر هم ميزني و هر بار فصلي از خاطره هاي سبز من مرور ميشود.زمان ميوزد و در مسير ثانيهها خاطرات من تبخير مي شوند. دشتي از حرف و باغي از کلمه ها دارم، اي دوست! هر چه بنويسم و بگويم کم است فقط ميتوانم قلبم را بشکافم و قطره خوني را به عنوان «دوستت دارم» تقديمت کنم.
-هرروزصبح درآفریقاآهویی ازخواب بیدار می شودکه میداندبایدازشیری تندتربدودتا طعمه شیر نشود و شیری که میداند باید ازآهویی تندتربدودتاگرسنه نماند.مهم نیست که شیر باشی یا آهو, با طلوع هرآفتاب باتمام توان آماده دویدن باش!
8-2- تصميمگيري مديريت و اعمال واكنشهاي مناسب و مقتضي
(..')/♥ ♥('..) .\♥/. = .\█/. _| |_ ♥ _| |_
برایم دعا کن ! اجابتش مهم نیست ! نیاز من آرامشی است که بدانم تو به یاد منی...
.......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ...I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you