زندگینامه تادائو آندو
تادائو آندو
به طور کلی معماری آندو با تغیرات مداوم و همیشگی همراه است.
با مقایسه کارهای آندو از سال ۱۹۷۵ تا۱۹۹۲با حرکت ناگهانی روبرو می شویم که
نقطه شروع آن از سال ۱۹۸۵ است.این تغیر جهت از درون به بیرون است یا به
عبارت دیگر از فضای مرکزگرا به فضای گریز از مرکزو حرکت از معماری نفی به
معماری نفی نفی است.
از جمله ویژگیهای کارهای اولیه آندو،سادگی و خلو و پاکی و سکوت آن است.
از سال ۱۹۸۵ به بعد کارهای آندو از نظر مقیاس به تدریج تغییر یافت و پروژه
های بزرگ و عمومی جایگزین پروژه های کوچک و خانه های خصوصی شد.
تغییرات به طور آشکار در بیان ساختمانی او تاثیر گذاشته است.ان تغییرات نه
تنها در فرم،بلکه در نور نیز هست.در گذشته نور و سایه به عنوان دو قطب
ثابت فضا بود و به فضا آهنگ خاصی می بخشید اما اکنون تضاد کمتری بین نور و
سایه وجود دارد.
نور به فضا هیجان و پویایی می بخشد و دیگر حد و مرزی بین نور و سایه وجود
ندارد و صرفا میزان روشنای نور تغییر یافته در نتیجه سنگینی بصری فضا از
بین رفته و نور فضا را با نشاط می کند.
آندو با نفی شخصیت برتر فضا نسبت به فرم به آزادی فرم دست یافت.به عبارت
دیگر رهایی از درون گرایی و روحانیت فضا.هدف آندو از نفی معماری یگانه
انگار ،رسیدن به آزادی است.
آندو از احجامی استفاده می کند که از تلفیق فرمهای هندسی و توپو گرافی زمین
حاصل شده اند در نتیجه در این فرمها پویایی پرورش می یابد و طبیعت هندسه
را تخریب می کند.
آندو در طبیعت انرژی یافت که بتواند پویایی را به هندسه القا کند.
در حال حاضر معماری آندو سعی دارد به حداکثر پویایی،جنبش و رهایی دست یابد.
آندو معتقد است،آرمان معماری ،فرم بخشیدن به یک الگوی جهانی و هدف آن ،بیدار کردن احساس انسانی است.
موضوع اولیه معماری،ایجاد یک الگوی فضایی است یعنی نظم بخشیدن به یک فضای برهنه و عاری از هر چیز.
برای دست یابی به این هدف معماری به هندسه نیاز دارد.هندسه مفاهیم و
ارزشهای اجتماعی را منعکس می سازد و جهانی با منطق شفاف ایجاد می کند.
موضوع دوم در معماری ،بیدار کردن احساسات انسانی است.
به هر حال معاری به نظم هندسی نیاز دارد ولی ممکن است این نظم روح و جان
معماری را بگیرد.بنابراین اگر معماری صرفا بر اساس منطق باشد نمیتواند
پاسخگوی روح و احساسات ما باشد.
معماری می کوشد تا نظم را برای مردم متجلی سازد و این مردم هستند که در
حرکت تدریجی نظم،فضا را درک می کنند و از آن تاثیر می پذیرند.
در حقیقت پویایی موضوع معماری نست بلکه نتیجه آن است.
ویژگیهای شاخص معماری آندو،نظم ،مردم و احساسات انسانی است.بنابراین بر
اساس الهاماتی که او از این سه عنصر گرفته پروژه ها او را می توان تقسیم
بندی کرد.
در معماری آندو عناصربه شکلی متضاد با هم در ارتباطند بنابراین فرم در
مقابل فضا،داخل در برابر خارج و طبیعت در برابر هندسه قرار می گیرد.
کارهای آندو بر اساس ساختار کالبد به سه بخش معماری یگانه انگار ،دوگانه انگار و کثرت گرا تقسیم می شود.
معماری یگانه انگار:
کارهای که در شمار معماری یگانه انگار قرار دارند دارای فرمی خالص ،طرحی
واضح و فضایی قوی هستند.این نوع معماری بیشتر در خانه ها و کلیساهای کوچک
دیده م شود.در این فضاها با آرامشی روبرو می شویم که یاد اور فضای سنتی
چایخانه های ژاپنی است.در این فضا بر اساس ریتمی وحدت بخش کل به جزء تبدیل
میشود.
معماری یگانه انگار بیان کننده توانمندی آندو در خلق فضاست.فضای خالص که با دوار بتنی احاطه شده و نشان دنده ی اوج انتزاع است.
از بهترین نمونه های معماری یگانه انگار می توان به خانه راو،خانه آزوما،کلیسای نور،معبد روکوو چایخانه ی سوسیکان اشاره کرد.
در این کارها فرمها ساده هستند و مصالح ساده و یکسانی ساخته شده اند و دارای رنگی یکنواخت و یکدست می باشند.
این فرمهای ساده،فضاهای خشک و مقدسی ایجاد می کنند ولی پس از آن نور وارد
می شود،نوری که حیات بخش و خیره کننده است.بنابراین فضاهای خالص را به
فضایی دراماتیک و هیجان انگیز تبدیل می کند.
آندو فضا را با خلاصه کردن و محدود کردن فرم ایجاد می کند.آندو از جذابیت فرم صرفنظر کرده و بر جذابیت فضا تاکید می کند.
مصالح در ساده کردن فرم نقش بارزی را ایفا می کنند.
آندو فرم ساختمان را به ساده ترین شکل ایجاد می کند تا بتواند خلوص فضایی آن را افزایش دهد.
معماری یگانه انگار آندو از فضای خالص،بیان ساده و مصالح و فرمهای ساده
تشکیل یافته اند در نتیجه فضای خالص ارجحیت یافته نور و مصالح آن را
نمادین می سازد.
فرمهای چهار گوش ،دایره ،مکعب فرمهای مرکزی هستند به همین دلیل همه چیز به
سمت مرکز معطوف می شود پس هنگامی که فضا در این فرمها قرار می گیرد درون
گرا می شود.
در معماری یگانه انگارآندو،جهت نور ،مسیر باد،نقطه ی پرسپکتیو و خطوط
حرکت،ذهن و احساس ما را در مسیر رسیدن به این نیروی مرکزگرا قرار می
دهند.در هر سه کلیسای روی آب ،نور و روکو مسیر حرکت به سمت مرکز این
فضاست.
جذابیت معماری یگانه انگارآندو در آرامش و سکون آن است که این آرامش و تمرکز فضایی ناشی از حرکت از کل به جزء است.
معماری دوگانه انگار:
در این روش آندو روش خاص خود را اعمال می کند.در این جاست که آندو از فرم
بیضوی استفاده می کند.در معماری دوگانه انگار فضا بر اساس نیرویی پویا شکل
می گیرد.
بر خلاف معماری یگانه انگار که فرم و فضا ارزش یکسانی دارند و در این جاست که نو آوریهای آندو تجلی می یابد.
در معماری یگانه انگاراندو پویایی کاهش می یابد تا فضا وحدانیت خود را حفظ
کند اما در معماری دوگانه انگار پویایی جایگزین سکون و وحدت می شود.
از نمونه های معماری دوگانه انگارمی توان به خانه کوشینو،پروژه ناکانوشیما و تخم مرغ شهری اشاره کرد.
در معماری دو گانه انگار هندسه بیضوی کاربرد زیادی دارد.فرم بیضی از سال
۱۹۸۰ در ساختمانها دیده می شود و این در تضاد با معماری یگانه انگار اوست
که دارای فرمهای دایره ای و استوانه ای می باشد.
با مقایسه کارهای یگانه انگار و دوگانه انگار در می یابیم که مرکزیت موجود
در کارهای یگانه انگار در معماری دوگانه انگار وجود ندارد.
به همین دلیل به جای یک محور و یک مرکز ،دو مرکز و دو نیرو جایگزین می شود و حاصل این تضاد ،تنوع و پویایی است.
در فضای وحدت گرا،حس توجه ما صرفا محدود به محوری است که به سمت مرکز حرکت
می کند.در فضای دو گانه انگار این مرکزیت به دو مرکز تقسیم می شود تا نوعی
عدم ثبات و پویایی ایجاد کند.برای ایجاد این دو مرکز ،از فرم بیضی
استفاده می شود که خود دارای دو قطب است.
معماری کثرت گرا:
موزه هنر معاصر نائوشیما و موزهی کودکان در هیوگو نمونه هایی از معماری کثرت گرای آندو هستند.
معماری کثرت گرا گسسته می شود و مسیرهای متنوع برای بیننده فراهم می سازد و
بیننده در مسیرهایی که دارای گسستگی فضایی است قرار می گیرد اما در نهایت
منظره ای متعادل از فضا در ذهن باقی می ماند.
کثرت گرایی معماری را از دوگانه انگاری و پویایی یکنواخت آن رهایی می دهد.
در معماری یگانه انگار با فضایی درون گرا روبرو هستیم که به سمت یک مرکز
جهت گیری شده است.در معماری دو گانه انگار یک محور به دو محور و یک مرکزیت
به دو مرکز تبدیل می شود.
در معماری کثرت گرا هم نیروی مرکزگرا وجود دارد هم نیروی گریز از مرکز.
معماری کثرت گرا معماری گسستگی و رهایی است.فضای این معماری ،فضایی متنوع و
پویاست و اجزاء معماری بر اساس روند جزء به کل با یکدیگر ترکیب می شوند.
اگر معماری یگانه انگار ،دوگانه انگار و کثرت گرا را به اشکال منحنی تشبیه
کنیم در این صورت اولی به خطوط صاف و دایره شبیه است،دومی به بیضی و سومی
به اشکال هذلولی و سهموی.
در معماری کثرت گرا فرم در تضاد با دیگر عناصر افزایش یافته و گسسته می شود بنابر این فرم از عملکرد و فضا رهایی می یابد.
معماری کثرت گرا فرم را از معنا می رهاند.
زمینه ی طبیعی،نقطه حرکت آندو است.او از انبوهی از فضاها و فرمهای متضاد بین آنها برای رسیدن به کثرت گرایی استفاده می کنند.
موزه هنرهای مدرن فورت ورث:
مکان:فورت ورث تگزاس ،ایالات متحده
تاریخ ساخت:۲۰۰۲-۱۹۹۹
زمینی که برای این پروژه در نظر گرفته شد،در حومه ی فورت ورث وسط یک پارک
بزرگ و دقیقا در کنار یکی از آثار مهم قرن بیستم-یعنی موزه هنری کیمبال
اثر لوئی کان-قرار دارد.طبیعتا ایجاد یک رابطه بهینه بین ساختمان جدید و
بنای کیمبال و نیز طراحی یک مکان عالی در زمینی چنین وسیع،بزرگترین دغدغه
طراح بود.
راهکاری که آنهن برگزیدند،طراحی پروژه ای بود که بتواند سر بین فضاهای داخل
و خارج را از بین برده،فضای مناسبی برای نمایش آثار هنری ایجاد کند.از
این رو برآن شدند محیطی روستایی بیافرینند که دریاچه ای کوچک،باغ و جنگل
را در بر می گرفت.بدین ترتیب کل مجموعه از ترافیک سنگین پیرامون جدا می
شد.
علاوه بر این شش حجم مستطیل شکل با ساختار بتنی و نمای شیشه ای احداث کردند
که دو حجم،به فعالیتهای متداول مانند خدمات و کارهای اداری و چهار توده ی
دیگر به سالنهای نمایش اختصاص داده شد.بتن باعث ثبات دمای هوا و دوام و
پایداری ساختمان می شود در صورتی که شیشه امکان برقراری رابطه بصری قوی با
محیط اطراف را فراهم می کند.
از تلفیق این دو عنصر با یکدیگر فضاهای مختلفی با میزان وضوح متفاوت ایجاد می شود.
موزه هنرهای معاصر نائوشیما
مکان:نائوشیما،کاگاوا،ژاپن
تاریخ ساخت: ۱۹۹۰-۱۹۹۲،۱۹۹۴-۱۹۹۵
این موزه در شیب یک دماغه ،در جنوب شرقی جزیره نائوشیما قرار دارد و به ساحل آرامی که دقیقا در پایین ان است اشراف دارد .
بازدید کنندگان به طور مستقیم و از طرف اسکله ای که به یک میدان چند ظرفیتی ختم می شود،به موزه دسترسی می یابند.
این میدان علاوه بر انکه ورودی محوطه محسوب می شودفبه عنوان صحنه نمایش
برای فعالیت هایی که در فضای باز انجام می شوند نیز به کار می رود.
همچنین بخش الحاقی موزه واقع در زیر زمین را می پوشاند.
آندو با ظرافتی خاص بیش از نیمی از حجم کل ساختمان زیر زمین را در
اختیار میگیرد و بدین گونه پارک ملی با شکوه اطراف موزه به راحتی قابل
مشاهده است.
با بالا رفتن از پلکان میدان دیوارهای سنگی موزه به چشم می خورند،سپس یک
گالری بسیار بزرگ مدفون شده،با درازای ۵۰ متر و بلندای دو طبقه پسش رو می
آید.بخش بزرگی از فضاهای این مجموعه شامل هتل،گالری های نمایش و بهار
خوابها به دریا مشرف هستند.در اتاقهای داخلی نیز تماشای شامگاههای دریا و
رفت و آمد کشتی ها به ما آرامشی خاص ارزانی می دارند.
جاده ای این مجموعه را دور می زند و چندین میدان کوچک با طراحی خوب و دید
عالی مشرف به دریا توسعه ی مجموعه را محدود کرده اند،این اثر به مانند
مجسمه های واقع در باغ،از طبیعت برای خاق چشم اندازی جدید بهره می گیرد.
`*•.✿.•**´`*•.✿.•*´